منطقه راز و جرگلان و غلامان

درج اخبار روزانه و معرفی توانمندیها محرومیت ها و فرصت های توسعه منطقه

منطقه راز و جرگلان و غلامان

درج اخبار روزانه و معرفی توانمندیها محرومیت ها و فرصت های توسعه منطقه

در حال و هوای نوروز

این روزا هر جا می ری  صحبت خونه تکونی و سبزه و خرید عیده و باز بچه کوچیکا هی قهر می کنن که " ها برای اکبر و اصغر و زهرا و رقیه سادات همه چی خریدین پس من چی مگه من آدم نیستم منم از اون روسری که کلثومه داره میخوام...". مادر بازم وسط حیاط آتیش روشن کرده و یه دیگ تقریبا بزرگو روش گذاشته که پر آبه و داره لباس می شوره. مادر  میگه زن همسایه تو این چند روزه دفعه ی دومه که داره فرشاشو می شوره اینو میگه و لباسایی که سال به سال کسی نمی پوشه رو محکم چنگ می زنه و بچه دبیرستانیها چقدر هیجان دارن وقتی کلاسای آخر سال رو تعطیل می کنن. دیروز پریروز بود دم غروب با حسن یه دوری تو شهر زدیم از چهار راه حاجی مجردی تا فلکه بیشترین تردد رو داشت و تو هر مغازه ای چند تا زن داشتن یه مشت جنس رو وارسی می کردن. رسالت فروختن ماهی قرمز تو این قسمت امسال به عهده ی جواد محمدیانه، هم سیب و گلابی می فروشه هم ماهی قرمز، سنگ قبرم می تراشه. آره بهار شده، بهار شده و درختای بادام بهترین، قشنگترین و خوش رنگترین لباسا رو پوشیدن و رضای کفش فروش یواشکی به من گفت این زنه که می بینی سه ساعته داره با کفشا ور می ره و می دونم آخرشم نمی خره... . خلاصه هیجان و تکاپو برای استقبال از بهار به اوج خودش رسیده. و من خیلی دوست دارم بدونم بهار تو ذهن پیر مرد همسایه چه مفهومی داره... . اما بر خلاف جوون ترا و به ویژه خانمها که تغییر فصل و اومدن بهار انقدر هیجان زدشون می کنه کمی اونورتر اجتماعات ساکن مردانه رو جلوی بعضی مغازه ها میشه دید که دارن از آفتاب آخر اسفند لذت می برن و مسائل روزو تحلیل می کنن. جماعتی عمدتا" کشاورز- دامدار، گروهی که بیشتر سال چکمه می پوشن، کاپشنای چرک تنشون می کنن و عادتا" یا جبرا" کلاه می زارن آخه خیلیشون کچلن، صورتای همشون سوخته و بوی تند سیگار فروردینشون از ده متری دماغ آدمو می سوزونه و همیشه از وام بانک کشاورزی  و بارون حرف می زنن. تحولات حاکمه هیچ تاثیری رو این قشر ظاهرا بی احساس نداره. و من فکر کردم گلدون شکسته ی کنج حیاط اومدن بهارو فهمیده و می خواد اینو به همه بگه اما هر چی بهش نگاه کردم چیزی نگفت آخه رقیه سادات تو انشاش نوشته بود اونم میفهمه و حرف می زنه. بهار شده و من آخرش نفهمیدم اینکه تو تلویزیون هی می گن باید خونه ی دلامونو بتکونیم یعنی چه، نمی دونم چرا فکر می کنم اینا همش الکیه... .

نظرات 1 + ارسال نظر
الیاس پهلوان جمعه 30 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:51 ق.ظ http://gerivan.mihanblog.com

سلام
برای تبریک سال نو
جهان است شادان به پندار نیک.ز پندار نیک است گفتار نیک.چو پندار و گفتار نیک شد. نیاید زتو غیر کردار نیک...فرا رسیدن عید نوروز این میراث کهن ایران زمین برشما مبارک باد.

با آرزوی بازگشت ما به طبیعت
و بازگشت طبیعت به رنگ‎ها، نواها و زیبایی‎هایش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد